حشره ی حشری , افسانه ی دم پری | By : cixidoru Category: Misc. Non-English > Originals Views: 518 -:- Recommendations : 0 -:- Currently Reading : 0 |
Disclaimer: This is a work of fiction. Any resemblance of characters to actual persons, is purely coincidental. The Author holds exclusive rights to this work. Unauthorized duplication is prohibited. |
بالاخره گیرت اوردیم!
-زری با حالت شکارچی که به صیدش نزدیک میشود: تو چرا از دست ما فرار میکنی کوچولو؟! ما دوستت داریم خوشگله!
-پری درحالیکه نگاهش به حشری است سرش را به طرف زری مایل میکند و میگوید: وای ببین چقده خوشگله! و دوباره رو به حشری میکند: حیف نیس که بدون ما می پری؟!
-زری خطاب به حشری با حالت لبخند پیروزمندانه و کمی بدجنسانه: آره پری جون راست میگه! تو باید پیش ما باشی!
-پری با نگاه به حشری و چشم نازک کردن مغرورانه: اصلا باید مال ما بشی، و کمی رو به زری میکند اما نگاهش را از حشری برنمیدارد: مگه نه زری جون؟!
-زری با چهره و صدایی شاد و خندان: آره عزیزم! باید ببریمش خونه!
و درحالیکه به طرف بچه دست میبرند تا او را بغل کنند از هم میپرسند: حالا خونه ی من یا خونه ی تو؟
-هرکدوم نزدیکتره عزیزم!
-واااای نیگا چقدر سفیده!
-آره چقدرم لطیف و نرمه!
... اما زری و پری به محض اینکه انگشتان و کف دستشان به بدن نرم و سفید این بچه میخورد ناگهان تحریک میشوند و بی اختیار به ارگاسم میرسند و آب فراوان کوصهایشان را روی پوست سفید و لطیف بدن زیبای پسرک می پاشند ...
با اینکه حشری ضربات نسبتا محکم پاشیدن شدن آب کوص زری و پری را روی بدن حساس و لطیفش حس میکند و کمی تحریک میشود اما هنوز بدنش شل و نرم است و دخترها نمیتوانند از کیر و دم در دوطرف بدن این پسربچه استفاده کنند؛ پس زری و پری شروع میکنند بدن بچه را مالش و ماساژ میدهند تا بدنش را برای تجاوز به او آماده کنند؛ در حین این مالشها پری و زری چندبار بی اختیار ارگاسم میشوند و بازهم آب کوس زیادی را محکم روی بدن این بچه می پاشند تا کار ماساژ دادن پسرک آسان شود؛ بالاخره پستانها و کیر و دم پسرک سفت و شق میشود و دو خانم محترم روی این بستر نرم طبیعی که همانا برگهای لطیف بوته ی گل است همزمان از دو طرف به او تجاوز میکنند؛ حشری به نفس نفس می افتد و به انزال میرسد و پس از آن بدنش دوباره نرم و شل میشود و امکان دوباره گاییدنش از دست میرود؛ دخترها فعلا کمی ارضاء شده اند اما کاملا سیر نشده اند؛ حشری از حال رفته و در آغوش این دو زن مهربان خوابیده؛
دخترها در حالی که او را در آغوش و روی زانو دارند نوازشش میکنند و با هم صحبت میکنند:
پری: حیف که روش آب ریخت بوی خوبش رفت!
زری: آره! تازه الان باید دوباره حمومش کنیم، خودمونم باید بشوریم!
پری: اما بعد از حموم میدونم باید چیکارش کنم که بهمون بیشتر حال بده!
و زری و پری غش غش می خندند!!!...
While AFF and its agents attempt to remove all illegal works from the site as quickly and thoroughly as possible, there is always the possibility that some submissions may be overlooked or dismissed in error. The AFF system includes a rigorous and complex abuse control system in order to prevent improper use of the AFF service, and we hope that its deployment indicates a good-faith effort to eliminate any illegal material on the site in a fair and unbiased manner. This abuse control system is run in accordance with the strict guidelines specified above.
All works displayed here, whether pictorial or literary, are the property of their owners and not Adult-FanFiction.org. Opinions stated in profiles of users may not reflect the opinions or views of Adult-FanFiction.org or any of its owners, agents, or related entities.
Website Domain ©2002-2017 by Apollo. PHP scripting, CSS style sheets, Database layout & Original artwork ©2005-2017 C. Kennington. Restructured Database & Forum skins ©2007-2017 J. Salva. Images, coding, and any other potentially liftable content may not be used without express written permission from their respective creator(s). Thank you for visiting!
Powered by Fiction Portal 2.0
Modifications © Manta2g, DemonGoddess
Site Owner - Apollo